لبنان همهساله با نزدیک شدن به سالگرد جنگ منحوس ژوییه، تشدید تنش رسانهای و هیاهوی تبلیغاتی دروغین بسیاری را شاهد است. هواداران حزبالله با سر دادن شعار «ذلت از ما دور است» (هیهات منا الذلة)، چنان وانمود میکنند که گویا جنگ با اسرائیل اجتنابناپذیر است.
از زمان جنگ غیرمسئولانه و ویرانگر ژوییه ۲۰۰۶ که حزبالله آتش آن را برافروخت و لبنان ناگزیر شد هزینهها و خسارتهای بسیاری را متحمل شود، حزبالله همهساله با نزدیک شدن به فصل تابستان، با راهاندازی تبلیغات دروغین، آرامش لبنان را برهم میزند.
هیاهوی تبلیغاتی حزبالله همان زمانی اوج میگیرد که گردشگران در تدارک گذراندن تعطیلات تابستانی در لبناناند. حزبالله جنگ لفظی را از سر میگیرد، شعارهای تهدیدآمیز علیه اسرائیل و استکبار جهانی را تکرار میکند و اوضاع را بهشدت وخیم نشان میدهد تا طرحهای اقتصادی و برنامههای تفریحی شهروندان لبنانی مقیم خارج را که قصد دارند در تابستان به لبنان بازگردند، مختل کند؛ اما واقعیت ثابتشده این است که ۱۶ سال گذشته بین «حزبالسلاح» و اسرائیل، مسالمتآمیز سپری شده و جنگهای لفظی ساختگی حزبالله تنها به اطمینان خاطر اسرائیل و ثبات مرزهای شمالی آن منجر شده است.
حزبالله امروز سخنان خود را تغییر داده و بهجای شعار «آزادسازی شبعا»، از هوادارانش خواسته است شعار «با تو به دریا میرویم» را سر دهند. هدف از شعار جدید تقویت توهمهایی است که بر اذهان حامیان حزبالله حاکم شده است؛ اینکه حسن نصرالله نهتنها «مزارع شبعا» را آزاد میکند بلکه اجازه اشغال آبهای سرزمینی لبنان را نیز نمیدهد؛ اما با ورود کشتی حفاری «انرگان پاور» به میدان گازی کاریش، دروغ حزبالله و تلاش آن برای بسیج افکار عمومی آشکار شد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
شروع حفاری در میدان گازی کاریش واقعیتی است که باعث میشود حزبالله، عامل اصلی بحران کنونی، پشت موضع دولت پنهان شود. در چند سال گذشته، حزبالله فساد را در نهادهای مختلف دولتی گسترش داد، به قوه قضاییه، بهویژه در پرونده تحقیقات انفجار بندرگاه بیروت، اجازه فعالیت نداد، اقتصاد لبنان را به سمت فروپاشی سوق داد و با حرکت به سمت حلب، دیرالزور و قامشلی در سوریه، قوانین مرزها را نادیده گرفت؛ در حالی که اسرائیل در چندقدمی پایگاههای حزبالله، سرگرم برنامهریزی برای گسترش نفوذ و قدرت خود است.
پس از انفجار فاجعهآمیز بندرگاه بیروت در چهارم اوت ۲۰۲۰، دونالد ترامپ، رئیسجمهوری وقت آمریکا، در توییتی نوشت که اسرائیل انبارهای متعلق به حزبالله در بندر بیروت را هدف قرار داد. جمهوری اسلامی ایران نیز حمله اسرائیل را بهشدت محکوم کرد؛ اما اندکی بعد، بیانیه خود را بهسرعت حذف کرد تا حزبالله به دلیل واکنش نشان ندادن به تهاجم اسرائیل، با چالش روبهرو نشود؛ بهویژه اینکه حزبالله همواره ادعا میکند در صورت حمله به خاک لبنان، به اسرائیل پاسخی فوری و تند خواهد داد.
همه میدانند که ارتش اسرائیل پایگاهها و انبارهای سلاحها و مهمات حزبالله و کارخانههای موشکسازی آن در عراق، سوریه و لبنان را هدف حمله قرار میدهد اما حزبالله هیچ واکنشی نشان نمیدهد و فرماندهان یگانهای سری حزبالله، بهویژه آنهایی که از نیروهای وابسته به رژیم جمهوری اسلامی ایران در نوار غزه حمایت میکنند، نیز به حملات اسرائیل هیچ پاسخی نمیدهند.
بهرغم افزایش حملات اسرائیل به پایگاهها و مواضع رژیم ایران و حزبالله، جز تکرار شعار «حق انتخاب مکان و زمان پاسخگویی»، واکنش دیگری نشان داده نمیشود. ترور پیدرپی شخصیتهای تاثیرگذار سپاه پاسداران با تفنگ، ربات، سم کشنده، پهپاد و سایر ابزارها و روشها در ایران ادامه دارد و هر فرد و گروهی که با سازمان حزبالله همکاری داشته باشد، هدف قرار میگیرد. با این حال، رژیم جمهوری اسلامی و حزبالله همچنان به سکوت شرمآور خود در برابر اسرائیل ادامه میدهند.
رژیم ایران و شبهنظامیان وابسته به آن در منطقه سعی میکنند با کوبیدن بر طبل دروغین جنگ و ایجاد هیاهو، ناتوانی خود را پنهان کنند؛ بهویژه اینکه دیگر شرایط جنگ ژوییه ۲۰۰۶ فراهم نیست. در آن زمان، رژیم جمهوری اسلامی برای پیشبرد برنامههای خودبه راهاندازی نبردی نیاز داشت؛ بنابراین حزبالله همانگونه که تهران دستور داد، عمل کرد و در نتیجه، مردم لبنان ۳۳ روز را در جنگ و آوارگی سپری کردند و لبنان از خسارتهای ناشی از آن جنگ که به تخریب بسیاری از زیرساختهای این کشور منجر شد، هنوز در رنج است.
در آن زمان، نیروهای ۱۴ مارس با راهاندازی اعتراضهای میلیونی، خیابانهای لبنان را پر کردند و حزبالله در غیاب حمایت ارتش سوریه که در سال ۲۰۰۵ به عقبنشینی از لبنان وادار شده بود، بهشدت احساس ناتوانی میکرد. به همین دلیل، به «توافقنامه مار میخائیل» و حمایت میشل عون نیاز داشت تا جنگی که میخواست علیه اسرائیل راهاندازی کند، با اعتراضهای داخلی مواجه نشود؛ اما این جنگ سرانجام بیش از هشت میلیارد دلار برای لبنان هزینه داشت.
به هر حال، هیاهو درباره احتمال شروع جنگ بین حزبالله و اسرائیل در حد تبلیغات باقی میماند و بعید است که این سروصدا در عمل اجرایی شود؛ بهویژه اینکه وضعیت لبنان از سال ۲۰۰۶ تاکنون بهشدت تغییر کرده است؛ افزون بر این، دلایل دیگری هم وجود دارند که نظریه جنگ احتمالی را کاملا رد میکنند.